عبد کریم
يا محسنُ بحق الحسن،عجل لوليک الفرج
سه شنبه 6 مرداد 1394برچسب:, :: 9:5 ::  نويسنده : عبد کریم

امام صادق علیه السّلام می فرمایند:

✨اِنَّ فَوقَ کُلِّ عِبادَةٍ عِبادَةً. وَ حُبُّنا اَهلَ البَیتِ اَفضَلُ عِبادَةٍ.

بالاتر از هر عبادتی، عبادتی است. و محبّت ما اهل بیت برترین عبادات است.

بحارالانوار ج 27 ص 91 ح 48، از محاسن برقی.

جمعه 12 تير 1394برچسب:انتظار فرج, :: 2:4 ::  نويسنده : عبد کریم

روايات در مورد انتظار فرج حضرت صاحب العصرعج

-امام صادق عليه السلام فرمودند:اگر شيعيان با تضرع و اصرار در دعا فرج ما را بخواهند خداوند فرج ما را ميرساند ولي اگر دست روي دست بگذارند وقتي كار به نهايت رسيد فرج فرا ميرسد. بحارالانوار ج 52ص52 -

پيامبر اكرم ص: انتظار فرج عبادت است،برترين و با ارزش ترين عمل امت من،انتظار فرج از خداي تبارك و تعالي است بحار الانوار ج 52 ص122 -

امام زين العابدين عليه السلام:بدانيد كسي كه منتظر ظهور حضرت مهدي عج باشد پاداش كسي را دارد كه شبها براي انجام عبادت بيدار و روزها روزه دار است. كافي ج 2 ص 222

امام رضا عليه السلام: منادي از آسمان ندا سر ميدهد همه مردم روي زمين ميشنوند كه آنها را به سوي قائم عج فرا ميخواند و ميگويد: آگاه باشيد كه حجت خدا در كنار خانه خدا ظاهر شده است،از او پيروي كنيد كه حق با او و او با حق همراه است. منتخب الاثر ص 499 -

مولا صاحب الزمان عج:منتظر فرج باشيد و از رحمت خدا مايوس و نوميد نشويد كه محبوب ترين اعمال در نزد خداي تبارك و تعالي انتظار فرج است. كسي كه پذيراي امر ما باشد فردا در (حظيرةالقدس)با ماست و كسي كه كسي كه منتظر امر ما باشد مانند كسي است كه در را خدا به خون آغشته گردد. بحارالانوار ج 52ص123

مولا اميرالمؤمنين عليه السلام: مردي خدمتشان رسيد و گفت: ما را از مهدي عج خودتان مطلع نماييد. مولا فرمودند:چون قرن ها بر مرم بگذرد و مؤنين اندك و طرفداران حق از ميان رفته و بعد از اينكه دنيا را ظلم و جور فراگرفته باشد او ظهور خواهد كرد. بحارالانوار ج 13ص 981

چهار شنبه 10 تير 1394برچسب:دجال, :: 2:0 ::  نويسنده : عبد کریم

یکی از نشانه هایی که درباره آن، مطالب زیادی مطرح شده و جزء علائم غیرحتمی است، خروج دجال است. آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وی مردی است کافر (برعکس سفیانی که ادعای مسلمانی می کند و ذکر یارب یارب می گوید و...) یک چشم بیشتر ندارد، آن هم در پیشانی اش واقع شده و مانند ستاره ای می درخشد. عده ای می گویند: نام دجال "صائد ابن صید"یا "ابن صیاد" است؛ و برخی مخالف رأی ایشان را گفته اند.

(1) خروج دجال در روایات متعددی بر گریز ناپذیر بودن خروج دجال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزمان، تأکید شده است. امام علی (علیه السلام) در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می کند: پیش از ساعت (قیامت) ده رویداد گریز ناپذیر است؛ خروج سفیانی، خروج دجال، و....

(2) فتنه دجال، فتنه ای بزرگ و بی مانند است و چنان گسترده و ویرانگر است که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده و پیروان خود را از او بر حذر داشته اند. مانند روایتی از خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله) که فرمودند: هر پیامبری که بعد از نوح آمده، قومش را از دجال ترسانید و من هم شما را از او می ترسانم. سپس فرمود: شاید بعضی از کسانی که مرا می بینند یا سخنم را می شنوند، او را درک کنند. گفتند: ای رسول خدا! قلوب ما در آن روز چگونه خواهد بود؟ فرمود: مثل آن، یعنی روشن تر از آن

. (3) علاوه بر این روایات فراوانی وجود دارد که همه ما را به پناه بردن از شر فتنه دجال سفارش می کند. و توصیه هایی به ما در این باره شده است؛ یکی از آن توصیه ها این است که، هر کس ده آیه ابتدایی سوره کهف را حفظ کند، از فتنه دجال در امان خواهد بود. در برخی از روایات حتمی بودن خروج دجال، به مانند حتمی بودن ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر کس خروج مهدی را منکر شود، به آنچه بر محمد (صلی الله علیه و آله) نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی (علیه السلام) را منکر شود، کافر شده و هر کس خروج دجال را انکار کند، کافر شده است. مکان خروج دجال محدث قمی(رحمة الله) می گوید: در روایت است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر مۆمنی كه دجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مباركه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نكند. چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید، و میان او و لشگر حضرت قائم (علیه السلام) جنگ واقع شود، و بالاخره آن ملعون به دست مبارك حضرت حجت (علیه السلام) یا به دست عیسی ابن مریم (علیه السلام) كشته شود.

(4) سرانجام دجال در مورد سرانجام دجال و اینکه او به دست چه کسی نابود می شود، با دو گونه روایت رو به رو هستیم. در گونه اول از روایات تأکید شده است، که دجال به دست حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) کشته می شود و در گونه دیگر از روایات از حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان کشنده دجال یاد شده است. روایتی درباره اینکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دجال را می کشد، از امیرمۆمنان علی (علیه السلام) نقل شده است، در این زمینه چنین می خوانیم: آگاه باشید که بیشتر پیروان او، فرزندان نامشروع و اصحاب طیلسان (جامه های) سبز (یا یهودیان) هستند. خداوند او را در گردنه افیق به دست کسی که عیسی ابن مریم (علیه السلام) پشت سر او نماز می خواند، سه ساعت گذشته از روز جمعه به هلاکت می رساند

(5) در روایات گونه دوم به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است که: در همین حالت که وی بدین گونه می گذراند، خدای عزَّ و جلَّ مسیح پسر مریم (علیه السلام) را برمی انگیزد و او نزد مناره سفید سمت شرقی دمشق در پوششی زرد نازل می شود، در حالی که دستش را بر شانه های دو فرشته گذاشته است، دنبال او می رود تا اینکه او را درنزدیکی دروازه لدٌ شرقی می یابد و او را می کشد.

(6) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی در مورد شورش دجال و روستایی که از آن قیام می کند و بعضی از اوصافش و اینکه ادعای خدایی می کند و در اولین روز قیامش هفتاد هزار نفر از یهودیان، زنا زاده ها، مشروب خواران، غنا کننده ها، اصحاب لهو، عرب ها و زنان از او پیروی می کنند، فرمود: زنا، لواط و سایر گناهان مباح می شود تا اینکه مردان با زنان و جوانان در کنار خیابان ها به صورت عریان و علنی، عمل نا مشروع انجام می دهند و یارانش در خوردن گوشت خوک، شراب خواری و مرتکب شدن انواع زشتی و بدی ها زیاده روی می کنند و دجال تمام نقاط زمین را به جز مکه، مدینه و مرقدهای امامان (علیهم السلام) به تسخیر خود در می آورد. زمانی که طغیانش را زیاد کند و زمین از ستم او ویارانش پر شود، کسی که عیسی ابن مریم (علیه السلام) پشت سر او نماز می خواند. (7) نتیجه با توجه به مطالب فوق، در می یابیم که فتنه دجال فتنه ای بزرگ، سهمگین، پیچیده و بسیار گمراه کننده است که باید برای در امان ماندن از آن تنها به خدا بزرگ پناه برد و از حضرت (عجل الله تعالی فرجه) عاجزانه تقاضای مدد نموده و از ایشان عنایات خاصه شان را طلب کنیم. پی نوشت: 1. بحارالانوار، جلد13،صفحه482. 2. بحار الأنوار، جلد52، صفحه209. 3. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صفحه193. 4. منتهی الآمال، جلد2،‌ صفحه336. 5. بحارالانوار، جلد 52، صفحه194. 6. بحار الانوار، جلد51،صفحه 98. 7. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صفحه205. اسلام علیک یا شاه نجف امیرالمومنین پیچ هواداران امیرالمومنین http://line.me/ti/p/%40xnc4012p

چهار شنبه 10 تير 1394برچسب:دعا براي ظور واجب عيني, :: 1:33 ::  نويسنده : عبد کریم

امام مجتبی {ع}فرمودند

:برمنبرهابه مردم بگویید که توبه کنندوبرای فرج وتعجیل ظهور دعا کنند.این دعا،مانندنماز میت واجب کفایی نیست که اگریک یا چند نفراز مردم ان راانجام دادند،تکلیف ازدیگران برداشته شود،بلکه همانند نمازهای واجب روزانه،برهریک ازمکلفان واجب است که انجام دهند.

مکیال المکارم:438/1

سلامتی وتعجیل درامر فرجشان باذکر5صلوات

يا مهدي فاطمه ادركني

( روايت چگونگي انتقام گرفتن از ابوبكر و عمر لعنت الله عليهما ، از سران قاتلان حضرت زهرا سلام الله عليها ، توسط امام عصر سلام الله عليه و عجل الله تعالي فرجه الشريف ) **

مفضل بن عمر کوفی رحمه الله علیه در محضر شریف حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از موعود دین و مهدی آل رسول علیهم السلام سئوال می کند تا به این مطلب مهم می رسد: مفضل: آقا ! سپس مهدی(علیه السلام) به کجا می رود؟ امام علیه السلام فرمودند: می رود به مدینه ي جدم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، در مدینه مقامی بس عجیب خواهد داشت که باعث مسرت مؤمنين و نقمت کافرین می باشد. مفضل: آقا ! آن مقام عجیب چیست؟ فرمودند: می آید کنار قبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و صدا می زند: ای مردم ! آیا این قبر جد من است؟ مردم می گویند: آر ی مهدی آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، آری این قبر جد تو است. می پرسد: چه کسانی با وی در اینجا مدفون هستند؟ میگویند: دو نفر از اصحاب و انیس او. با اینکه او از هر کس بهتر آن دو نفر را می شناسد، در حالیکه مردم همه گوش می دهند، سه بار از مردم سئوال می کند: آنها چه کسانی هستند؟ چطور شد که در میان تمام مردم فقط این دو نفر با جدّ من، پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در اینجا دفن شده اند؟ شاید کسانی دیگر هم در اینجا مدفون باشند! مردم می گویند: ای مهدی آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) کسی غیر از این دو نفر در اینجا مدفون نیست. از این جهت در اینجا دفن شدند که خلیفه پیغمبر و پدر زن او هستند. مهدی(علیه السلام) می پرسد: آیا کسی در میان شما هست که اینان را بشناسد؟ مردم می گویند: ما آنها را با اوصافشان می شناسیم. اینها انیس جدّ شما هستند. می پرسد: آیا در میان شما کسی هست که که غیر این بگوید یا در باره اینها شک کند؟ مردم می گویند: نه. مهدی(علیه السلام) به نقبای خود می گوید: قبرهای این دو را بشکافید و آنها را جستجو کنید. نقباء هم با دستهای خود درون قبر آنها را جستجو کرده و آن دو را در حالیکه بدنشان اصلاً نپوسیده و تغییر نکرده و مانند روز نخست که دفن شده اند، تر و تازه بیرون می آورند. دستور میدهد کفنهای آنها را بیرون آورند و بر درخت پوسیده و خشکی بر دار کشند. فوراً درخت سرسبز و پر شاخ و برگ و خرم می گردد. (نگارنده معتقد است که این یک فتنه و آزمایش عظیم الهی است تا مردم در بوته امتحان قرار گیرند و پیروان واقعی حق و باطل مشخص شوند و همچنین کسانی که اندکی شبهه در قلبهایشان نسبت به اهل بیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، یا اندکی تمایل به خلفای غاصب خلافت دارند، غربال شوند.) با مشاهده این وضع عجیب، دوستداران و پیروان آنها می گویند: به خدا قسم این شرافت حقیقی است که این دو نفر دارند و ما هم به دوستی اینها فائز شدیم. هر کس جزئی محبت از آنها در دل داشته باشد، می آید و این منظره را می نگرد و با دیدن آن فریفته می گردد!! در این هنگام جارچی مهدی(علیه السلام) صدا می زند: هر کس دو صحابه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و انیس او را دوست دارد، در یک سمت بایستد. مردم دو دسته می شوند؛ یک دسته دوست آنها و یک دسته دشمن آنان. مهدی(علیه السلام) به دوستان آن دو نفر می گوید: از آنان بیزاری بجوئید. آنها می گویند: ای مهدی آل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ما پیش از آنکه بدانیم اینها در نزد خدا و تو چنین مقامی دارند، از آنها بیزاری نجستیم، اکنون که فضل و مقام آنها برای ما ظاهر شده، چگونه با دیدن بدن تر و تازه و سبز شدن درخت پوسیده از آنان بیزاری بجوئیم؟ بلکه به خدا قسم ما از تو و کسانیکه به تو عقیده دارند و آنها که به این دو نفر ایمان ندارند و از قبر بیرونشان آوردند و بردار کشیدند، بیزاری می جوئیم!!! در این وقت مهدی(علیه السلام) به امر خداوند دستور می دهد باد سیاهی بر آنها بوزد و آنان را مانند ریشه های پوسیده درخت نخل از میان می برد. سپس دستور می دهد آنها را از بالای درخت پائین بیاورند، به امر خداوند زنده می گرداند و دستور می دهد تمام مردم جمع شوند. آنگاه اعمال آنها را در هر دوره ائی برای آنان شرح می دهد، تا آنکه کشته شدن هابیل فرزند آدم و برافروختن آتش برای ابراهیم و انداختن یوسف در چاه و زندانی شدن یونس در شکم ماهی و قتل یحیی و دارکشیدن عیسی و شکنجه دادن جرجیس و دانیال پیغمبر . زدن سلملان فارسی و آتش زدن درب خانه امیر المؤمنین و فاطمه زهراء و حسن و حسین علیهم السلام و تازیانه زدن به بازوی صدیقه کبری، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و درب خانه را به پهلوی ایشان کوبیدن و سقط شدن محسن(علیه السلام) بچهي او و سم دادن به امام حسن(علیه السلام) و کشتن امام حسین(علیه السلام) و اطفال و عموزادگان و یاوران آن حضرت و اسیر کردن فرزندان پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ریختن خون آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و هر خونی که به ناحق ریخته شده و هر زنی که مورد تجاوز قرار گرفته و هر خیانت و اعمال زشت و گناه و ظلم و ستم که از زمان حضرت آدم(علیه السلام) تا موقع قیام قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از بنی آدم سر زده باشد، همه را به گردن اولی و دومی (خلفای غاصب خلافت و رهبران کودتای وحشتناک و گمراه کننده سقیفه بنی ساعده) انداخته و بر آنها ثابت نموده و ملزم می گرداند و آنها هم اعتراف می کنند آنگاه دستور می دهد هر کس حاضر است و از آنها ظلمی دیده قصاص کند. ( ان شاء الله ما جز قصاص كنندگان باشيم) حاضران هم قصاص می کنند و سپس آنها را دوباره بر همان درخت بدار می کشند و امر میکند آتشی از زمین بیرون آمده، آنها را با درخت می سوزاند. آنگاه به باد امر می کند تا خاکسترشان را به آب دریا بریزد. مفضل عرض کرد: آقا این عذاب آخر آنها است؟ فرمودند: نه، نه. ای مفضل به خدا قسم فردای قیامت هر مؤمن و کافری به صحرای محشر می آید و آقای بزرگ، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و صدیق اکبر امیرالمؤمنین، و فاطمه و حسن و حسین و ائمه اطهار عليهم السلام نیز حاضر می شوند و همه آنها از آن دو نفر قصاص می کنند. تا جائیکه آن دو نفر را در هر شبانه روز هزار بار می کشند و باز به امر خداوند به صورت اول برمی گردند تا باز عذاب شوند. ( كتاب متقن بحارالانوار ، ج 52 ص 386 و الملاحم و الفتن سيد بن طاووس) اللهم عجل لمنتقم الفاطمه الفرج بحق فاطمه سلامك عليها

سه شنبه 9 تير 1394برچسب:احاديث مهدويت, :: 2:12 ::  نويسنده : عبد کریم

امام حسین(ع)

- امام حسین(ع) در كمال‌الدين‌ از امام‌ حسين‌ علیه‌السلام روايت‌ شده‌: "ما دوازده‌ امام‌ داريم‌، اول‌ آنها اميرمؤمنان‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ علیه‌السلام و آخرين‌ آنها نهمين‌ فرزند من‌ است‌، او امام قائم به حق است‌ و خداوند زمين‌ را پس‌ از آن‌ كه‌ با "كفر و بي‌ ديني‌ اهلش‌" مرده‌ باشد، به‌ وسيله‌ او زنده‌ مي‌كند و هم‌ با وي‌ دين‌ حق‌ اسلام‌ را بر همه‌ اديان‌ غالب‌ مي‌گرداند، هرچند مشركان‌ نخواهند. او غيبتي‌ دارد كه‌ در آن‌ مردم‌ بسياري‌ از دين‌ بر مي‌گردند و گروهي‌ديگر، بر دين‌ِ حق‌ِ اسلام‌ ثابت‌ مي‌مانند و اذّیت می شوند و به‌ آنها بگويند: اگر راست‌ مي‌گوييد این وعده [موقع‌ِ ظهور امام‌ زمان‌ شما] چه‌ وقت‌ عملی می‌شود؟ بدانید کسی که در دوران غیبت او، بر آزار و تکذیب صابر باشد مانند مجاهدی است که با شمشیر در رکاب رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم مجاهده کرده است.

کمال الدین و تمام النعمه/ج1/ص584

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

با عرض سلام خدمت بازديد کنندگان محترم .اين وبلاگ با موضوعيت اصلي اشعار مذهبي طراحي شده است . براي سهولت در دسترسي به اشعار مورد نظر در قسمت عناوين مطالب شخصيت مورد نظر خود را انتخاب کنيد.ضمنا احاديث مهم و ضروري در قسمت عناوين مطالب قرار داده شده است. آدرس کانال تلگرام @Abdekarim_ir يا علي مدد
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان